جدول جو
جدول جو

معنی نعش کشی - جستجوی لغت در جدول جو

نعش کشی
(نَ کَ / کِ)
عمل نعش کش
لغت نامه دهخدا
نعش کشی
نسا کشی رستکشی عمل و شغل نعش کش
تصویری از نعش کشی
تصویر نعش کشی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نعش کش
تصویر نعش کش
اتومبیل مخصوصی که با آن جسد مرده را به گورستان ببرند
فرهنگ فارسی عمید
(نی / نَ)
دهی است جزء دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد. در 24هزارگزی جنوب غربی اسفراین، در جلگۀ گرمسیری واقع است و 328 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه و محصولش غلات، بنشن، پنبه و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(نَ رَ / رِ کَ / کِ)
در اصطلاح بنایان، چیدن آجر به قطر در کنار مرزهای باغچه و جز آن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(نَ شَ / شِ کَ / کِ)
عمل نقشه کش. رجوع به نقشه کش شود، علم و صنعت نقشه رسم کردن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(لَ کَ / کِ)
عمل لش کش، مرده کشی
لغت نامه دهخدا
تصویری از لش کشی
تصویر لش کشی
مرده کشی
فرهنگ لغت هوشیار
نسا کش رستکش کسی که جنازه یا تابوت مرده را حمل کند، اتومبیلی که جنازه یا تابوت مرده را بگورستان حمل کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لعل کشی
تصویر لعل کشی
حمل لعل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقشه کشی
تصویر نقشه کشی
طرح نقشه و ترسیم آن، طرح و پی ریزی امور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لش کشی
تصویر لش کشی
((لَ. کِ))
مرده کشی
فرهنگ فارسی معین
رسامی، رسم، طراحی، برنامه ریزی، توطئه چینی، دسیسه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
آمبولانس، مرده کش
فرهنگ واژه مترادف متضاد
انتحار، قتل نفس
فرهنگ واژه مترادف متضاد
استراق سمع، تنبیه کردن، گوش مالی
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی تیر و کمانوسیله ای برای شکار پرندگان مانند: گنجشک، سار، توکا
فرهنگ گویش مازندرانی
تابوت حمل مرده
فرهنگ گویش مازندرانی